خواب و رویا

خواب و رویا فصل اول

چکیده
در منابع روایی و عقلی، دلیلی بر اعتبار رویا و خواب در تشخیص مصداق حجت الهی وجود ندارد و با توجه به این‌که هیچ فقیه، متکلم و فیلسوفی به اعتبار رویا در تشخیص حکم فقهی باور ندارد، از این روش در مباحث عقیدتی نمی‌توان بهره‌برداری کرد. از سوی دیگر، افرادی از میان مدعیان دروغین _ که قائل به حجیت رویا شده‌اند _ بر اثبات دیدگاه خود دلیلی منطقی ارائه نکرده‌اند و بر کسی مخفی نیست که شیاطین می‌توانند برای انسان‌ها تخیل دیدن معصوم(ع) را ایجاد کنند و الزاماً افرادی که به نام رسول خدا(ص) یا یکی دیگر از معصومان(ع) دیده می‌شوند، خود معصوم(ع) نیستند تا در پی آن دستورات داده شده در رویا لازم‌الاجرا باشند.

مقدمه
پیش از ورود به بحث، لازم است نکاتی را تذکر دهیم:
۱٫ در روایات متعددی تصریح شده که مؤمن نیز خواب‌های آشفته دارد و همیشه رویاهای او صادقه نیست.به عبارت دیگر، چنین نیست که یک فرد به صرف ایمان و تقوا، هیچ‌گاه خواب اشتباه و بدون تعبیر یا القائات شیطانی نبیند. به عنوان نمونه، شیخ صدوق در روایتی از قول محمد بن قاسم نوفلى چنین نقل کرده است:
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ(ع): الْمُؤْمِنُ یَرَى الرُّؤْیَا فَتَکُونُ کَمَا رَآهَا وَ رُبَّمَا رَأَى الرُّؤْیَا فَلَا تَکُونُ شَیْئاً؟ فَقَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا نَامَ خَرَجَتْ مِنْ رُوحِهِ حَرَکَهٌ مَمْدُودَهٌ صَاعِدَهٌ إِلَى السَّمَاءِ فَکُلَّمَا رَآهُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِ التَّقْدِیرِ وَ التَّدْبِیرِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ کُلَّمَا رَآهُ فِی الْأَرْضِ فَهُوَ أَضْغَاثُ‏ أَحْلَام؛ (صدوق، ۱۳۷۶: ۱۴۵؛ شعیری، بی‌تا: ۱۷۲)
به امام ششم(ع) گفتم: بسا مؤمن خوابى ببیند و همان‌طور واقع شود و بسا خوابى ببیند و اثرى ندارد؟ فرمود: چون مؤمن بخوابد، از روحش حرکتى تا آسمان بکشد و هر چه را روح مؤمن در آسمان _ که محل تقدیر و تدبیر است _ ببیند حق است و هرچه را در زمین ببیند اضغاث و احلام است.
در روایتی دیگر، امام صادق(ع) در پاسخ به مفضل نیز به همین نکته اشاره فرموده‌ است (مجلسی، ۱۴۰۳: ج۵۸، ۱۸۳).
۲٫ در این امر که شیاطین می‌توانند برای انسان‌ها خواب‌سازی نمایند و به تعبیر عامیانه، آنان را خواب‌نما کنند تردیدی وجود ندارد. در آیاتی از قرآن به این مطلب اشاراتی شده است (کلینی، ۱۴۰۷: ج‏۲، ۵۳۶؛ کراجکی، ۱۴۱۰: ج‏۲، ۶۲؛ مفید، ۱۴۱۳: ۱۳۲).
۳٫ اگر فردی در رویا مطلبی را دید و با عقل سلیم و همچنین با آیات و روایات تعارض داشت، بی‌تردید این رویا از نوع دروغ آن بوده و اعتبار ندارد. درباره ادعاهای مدعیان دروغین، باید به این نکته توجه کرد که راه تشخیص حق یا باطل بودن این گروه، با بررسی سخنان آنان آشکار می‌شود و تا کنون در تشخیص بطلان هیچ موردی از مدعیان، شبهه و تردیدی برای اهل علم و فهم وجود نداشته است و پس از اثبات ادعای باطل این افراد، به یقین اگر رویایی نیز در مدح آنان دیده شود، حمل بر رویای شیطانی می‌شود.
آیا از طریق رویا می‌توان حجت الهی را شناسایی کرد؟
در میان متکلمان و فقهای شیعه، کسی به اعتبار خواب و رویا در کشف و یافتن حکم فقهی قائل نشده است (نک: شبر، ۱۴۰۴: ۳۱۴؛ نراقی، ۱۳۸۸: ج‏۱، ۳۳۵) و با وجود سخت‌گیری عالمان شیعی در اثبات اصول عقاید با تمسک به ادله قطعی (سبحانی، ۱۴۲۴: ج‏۳، ۳۱۶)، به طریق اولیٰ خواب و رویا در مسائل عقیدتی مانند کشف حجت الهی و امام معصوم راهی ندارد. به عنوان نمونه، شیخ مفید (۱۴۱۳: ۱۳۰)، سید مرتضی (۱۴۰۵: ج۲، ۱۳)، ابن‌ادریس حلی (۱۴۲۹: ۳۱۳)، علامه حلی (۱۴۰۱: ۹۸)، ملّا احمد نراقی (بی‌تا: ۱۹۱)، میرزای قمی (گیلانی، ۱۳۷۸: ج۱، ۴۹۶)، علامه مجلسی (۱۴۰۳: ج۵۸، ۲۳۸)، شیخ حر عاملی (۱۴۱۸: ج‌۱، ۶۸۹) و آیت‌الله جوادی آملی (۱۳۸۸الف: ج۶، ۱۴۱) مباحثی را در این زمینه مطرح کرده و حدود اعتبار رویا و خواب را بیان نموده‌اند.
شیخ مفید می‌نویسد:
و مع ذلک فإنا لسنا نثبت الأحکام الدینیه من جهه المنامات؛ (مفید، ۱۴۱۳: ۱۳۰)
باید توجه داشت که ما احکام دینى را به وسیله رویا و خواب اثبات نمى‏کنیم.
دلایل عدم حجیت رویا
۱٫ روایت «إِنَّ دِینَ اللهِ _ عَزَّ وَ جَلَّ _ أَعَزُّ مِنْ أَنْ‏ یُرَى‏ فِی‏ النَّوْم‏»
در رد استنباط احکام شرعی به سبب خواب، فقها به روایت ذیل نیز استناد کرده‌اند (نک: مجلسی، ۱۴۰۴: ج‏۱۵، ۴۶۸؛ حر عاملی، ۱۴۱۸: ج‏۱، ۶۹۰؛ بحرانی، ۱۴۲۳: ج۲، ۲۸۴؛ شبر، ۱۴۰۴: ۳۱۴):
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: قَالَ: مَا تَرْوِی هَذِهِ النَّاصِبَهُ؟ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! فِیمَا ذَا؟ فَقَالَ: فِی أَذَانِهِمْ وَ رُکُوعِهِمْ وَ سُجُودِهِمْ. فَقُلْتُ: إِنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّ أُبَیَّ بْنَ کَعْبٍ رَآهُ فِی النَّوْمِ. فَقَالَ: کَذَبُوا فَإِنَّ دِینَ اللَّهِ
_ عَزَّ وَ جَلَّ _ أَعَزُّ مِنْ أَنْ‏ یُرَى‏ فِی‏ النَّوْم‏؛ (کلینی، ۱۴۰۷: ج‏۳، ۴۸۳)
امام صادق(ع) فرمود: این گروه چه مى‌گویند؟ عرض کردم: فدایت شوم! در چه
موردى؟ فرمود: درباره اذانشان … . عرض کردم: مى‌گویند که ابىّ بن کعب آن را در خواب دیده است. امام فرمود: دروغ مى‌گویند؛ زیرا دین خداوند عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود.
اهل سنت در سبب تشریع اذان گفته‌اند که مردم مدینه برای آگاه شدن از وقت نماز مشکل داشتند و پیامبر(ص) با آنان به مشورت پرداخت. پیشنهاد ناقوس و بوق و دف و روشن کردن آتش و نصب کردن پرچم به پیامبر(ص) داده شد که علامت نصارا و یهود و رومیان و مجوسیان بود، ولی پیامبر(ص) آن‌ها را نپذیرفت و در حالی که آن حضرت با مشورت به نتیجه‌ای نرسیده بود، عبدالله بن زید در رویا یا بین خواب و بیداری فرشته‌ای را دید که به او اذان و اقامه را یاد داد. سپس او این جریان را به پیامبر(ص) بازگو کرد و ایشان دستور داد بلال آن را فرا گیرد و برای اعلام وقت نماز بگوید (مجلسی، ۱۴۰۴: ج‌۱۵، ۴۶۸). اما اهل‌بیت(ع) این سخن را نفی کرده و تشریع اذان را با وحی الهی دانسته‌اند.
با توجه به عمومیت عبارت «دین الله» در این حدیث، معنای روایت تمام آموزه‌های
دین اعم از مسائل عقیدتی و فقهی است و نفی استفاده از رویا در این روایت، به صراحت
بیان شده است. مقید کردن این عبارت در مسائل فقهی نیز تأثیری بر استدلال ندارد؛ زیرا با توجه به این‌که رویا نمی‌تواند در استنباط احکام فقهی نقشی داشته باشد، به طریق اولویت در مسائل عقیدتی فایده‌ای نخواهد داشت. از این‌رو علامه مجلسی پس از تأیید سند این روایت می‌نویسد:
ثم إن هذا الخبر یدل على أن بالنوم لا تثبت الأحکام؛ (مجلسی، ۱۴۰۴: ج‏۱۵، ۴۶۸)
این خبر دلالت می‌کند که با رویا و خواب نمی‌توان احکام الهی را اثبات کرد.
۲٫ اجماع قولی و عملی
در حجیت اجماع کاشف از قول معصوم(ع) در میان فقها تردیدی وجود ندارد (نک: فاضل لنکرانی، ۱۴۳۰: ج‏۳، ۱۵۵) و یکی از راه‌های کشف قول معصوم(ع) حدس است. خلاصه طریقه حدس در باب اجماع آن است که انسان از طریق تحصیل آرا و فتاواى همه فقها، حدس قطعى حاصل کند به این‌که رأى معصوم همین بوده و این نظریه از امام(ع) به دانشمندان در طول تاریخ رسیده است. دلیل این امر نیز آن است که ما بالوجدان می‌بینیم فقها در برخی مسائل و احکام شرعیۀ فرعیه اختلاف نظر دارند؛ یکى قائل به وجوب است، دیگرى قائل به حرمت و… . با این همه، اگر تمام علما در طول تاریخ درباره مسئله‌ای یک نظر داشتند، در این‌جا ما حدس قطعى مى‏زنیم ‌که علما این رأى را از نزد خود اختراع نکرده‏اند، بلکه از رهبر و پیشوایشان به آنان رسیده است، چنان‌که اتفاق‏نظر سایر صاحبان آرا و مذاهب نیز چنین است؛ یعنى اگر به‏طور قطعى همگان یک سخن را تکرار کردند، انسان یقین مى‏کند که این سخن را رهبر آن‌ها گفته است؛ یا مثلاً اگر همه شاگردان کلاس، بر مطلبى متفق شدند، انسان یقین مى‏کند که این سخن را از استاد خود گرفته‏اند. نوع متأخران از علما همین روش را انتخاب کرده‏اند (مظفر، ۱۳۸۳: ج‏۳، ۱۱۴) و اگر بتوان نظر همه فقها در تمام اعصار را به دست آورد و نظر مخالفی وجود نداشته باشد، این اجماع پذیرفتنی است (گیلانی، ۱۴۳۰: ج‏۲، ۲۴۲؛ مظفر، ۱۳۸۳: ج‏۳، ۱۲۰؛ صدر، ۱۴۱۷: ج‏۴، ۳۱۳؛ مکارم شیرازی، ۱۴۲۸: ج‏۲، ۳۶۸).
برخی از علما به این دلیل استناد کرده‌اند و معتقدند درباره اعتبار نداشتن رویا در کشف احکام فقهی تردیدی وجود ندارد و به دیگر سخن، اجماع علما در این‌باره را می‌توان ادعا کرد (کاشف الغطاء، ۱۳۱۹: ۸۴؛ آشتیانی، ۱۴۳۲: ج‏۲، ۴۷۲؛ طباطبایی یزدی، بی‌تا: ۱۵۹). حتی محدث نوری نیز _ با آن‌که مشربی وسیع در مبحث رویا دارد و کتابی مفصل در این زمینه نگاشته است _ اعتقاد خود درباره حجیت نداشتن رویا در احکام شرعی را چنین بیان می‌کند:
ولا یخفی علی الارباب النهی عدم کون الرؤیا طریقاً فی غیر الانبیاء فی الاحکام بأسرها؛ (نوری طبرسی، ۱۴۲۹: ج۴، ۱۹۰)
و بر عقلا و اهل فن پوشیده نیست که رویا برای غیر انبیاء، در استنباط هیچ حکم فقهی به کار نمی‌آید.
۳٫ سیره متشرعه
از جمله ادله مطرح شده در حجیت نداشتن رویا، سیره متشرعه و اعتنا نکردن آنان به رویاست (خویی، ۱۴۱۱: ۳۱؛ جابلقی، بی‌تا: ج‏۲، ۲۳۸؛ مجلسی، ۱۴۰۳: ج‏۵۸، ۲۳۸). سیره متشرعه پس از عمل عموم مسلمانان یا شیعیان مطرح شده و بر دو گونه است؛ سیره‏اى که مى‏دانیم در عصر معصومین(ع) جریان داشته، به گونه‏اى که معصوم(ع) نیز بدان عمل نموده یا آن را تقریر کرده است و نیز سیره‏اى که جریان آن در زمان معصومین(ع) احراز نشده یا عدم جریان آن احراز شده است. فرض اول حجت است و فرض دوم حجیت ندارد و دلیل به شمار نمی‌آید (صدر، ۱۴۱۸: ج۱، ۲۸۶، مظفر، ۱۳۷۵: ج۲، ۳۷۴). استنادکنندگان به این دلیل معتقدند درباره رویا نیز از دوران معصومین(ع) تا کنون کسی از این روش برای استخراج حکم استفاده نکرده است و حتی بزرگان اخباری نیز در نقد استفاده از رویا چنین می‌گویند:
فلأن الأدله الداله على وجوب متابعتهم و أخذ الأحکام عنهم _ صلوات اللّه علیهم _ إنما تحمل على ما هو المعروف المتکرر دائماً … و لا ریب أن الشائع الذائع المتکرر إنّما هو أخذ الأحکام منهم حال الیقظه؛ (بحرانی، ۱۴۰۵: ج‌۲، ۲۸۳)
ادله دلالت کننده بر وجوب اطاعت و اخذ احکام از ائمه(ع) بیان‌گر روش‌های متعارف و مورد اطمینان در زمان‌های متفاوت است و شکی نیست که روش متعارف در اخذ احکام استفاده از ادله در بیداری است و نمی‌توان به خواب استناد کرد.
۴٫ اصل
برای اثبات احکام شرعی، به علم نیاز داریم و نمی‌توان به صرف احتمال و ظن سخنی را به شرع مقدس نسبت داد. در این میان، برای اثبات حجیت برخی از ظنون و خارج شدنشان از ذیل حکم اولیه، دلایلی ارائه شده است که به ظن‌هایی مانند خبر واحد تعلق گرفته و به آن‌ها ظنون معتبره می‌گویند (سبحانی، ۱۴۲۴: ج‏۳، ۱۲۴). رویا و خواب از جمله ظنونی هستند که دلیلی و قرینه‌ای بر خروجش از ذیل اصل اولیه وجود ندارد و در نهایت حکم عدم حجیتش باقی می‌ماند (طباطبایی یزدی، بی‌تا: ۱۵۹؛ آملی، ۱۳۹۵: ج‏۲، ۵). به تعبیر دیگر، حجیت رویا نیازمند اثبات و احراز است که از طرف عقل و نقل در اثبات آن دلیل صریحی وجود ندارد و عدم احراز، بر عدم اعتبار دلالت می‌کند.
۵٫ مشکل بودن تعبیر و تأویل رویا
فهم رویای صادقه به راحتی ممکن نیست و افراد خاص که علم تعبیر به آن‌ها الهام شده است می‌توانند این مطلب را تشخیص دهند (نک: مجلسی، ۱۳۸۸: ج۵، ۳۹۹؛ مازندرانی، ۱۳۸۲: ج۱۱، ۴۴۵؛ مجلسی، ۱۴۰۳: ج۵۸، ۲۳۴و ۲۳۸). حتی برخی از فقیهان و عارفان همچون امام خمینی(ع) نیز در تعبیر خواب خود اشتباه کرده‌اند (نک: طاهری خرم‌آبادی، ۱۳۹۱: ۲۵)؛ به‌ویژه در زمانی که خواب صراحتی نداشته و مطالب دیده شده باید تأویل شود. از این‌رو علامه محمدتقی مجلسی می‌گوید:
و لکن لا یعرف تعبیر الرؤیا إلّا الأنبیاء و الأوصیاء أو من ألهمه الله من أولیائه، فإنه بحر عمیق بل جربنا أن لکل نفس تعبیر خاص لیس لغیرها؛ (مجلسی، ۱۳۸۸: ج‏۵، ۳۹)
تعبیر رویا را انبیا و اوصیا یا کسانی که الهام الهی را دریافت می‌کنند می‌دانند و تعبیر رویا دریای عمیقی است، بلکه به تجربه یافته‌ایم که برای هر فرد و رویای او تعبیری خاص وجود دارد که همان خواب برای فردی دیگر متفاوت تعبیر می‌شود.
سخت بودن تعبیر رویا و فهم کلام معصومین(ع) در خواب، باعث می‌شود نتوان به خواب کسی اطمینان پیدا کرد. علامه مجلسی و دیگر فقها در این‌باره می‌گویند:
و أیضا ما یرى فی المنام قد یحتاج إلى تعبیر و تأویل فلعل ما رآه مما له تعبیر و هو لا یعرفه و إن لم یکن من قبیل الأضغاث؛ (مجلسی، ۱۴۰۳: ج‏۵۸، ۲۳۸؛ بحرانی، ۱۴۲۳: ج‌۲، ۲۸۳)
و همچنین آن‌چه در خواب می‌بیند، اگر از اقسام خواب‌های آشفته نباشد، به دلیل عدم درک صحیح تعبیر خواب و پیام‌های داده شده، نمی‌تواند حجت قرار گیرد.
از برخی گزارش‌ها درباره رویاها درمی‌یابیم تشخیص رویای صادقه از کاذبه به قدری دشوار است که برخی از علمای ربانی و اولیای خدا نیز از تعابیر اشتباه در امان نبوده‌اند و با این‌که گمان کرده‌اند رویایشان صادقه است و عقاید خود را نیز بدان مستند می‌نمودند، مسیر را به انحراف رفته‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به قصه تحریم شرب توتون اشاره کرد که برخی از اخباریین با تمسک به رویا و این‌که امام حسین(ع) دستور ترک استعمال تنباکو را داده است، بر علمایی که استفاده از آن را جایز می‌دانستند احتجاج کردند؛ در حالی که قائلان به جواز نیز به رویای دیگری از امام حسین(ع) استناد نموده‌اند که دلالت بر اذن امام(ع) به استفاده از قلیان دارد (کاشف الغطاء، ۱۳۱۹: ۸۴).
یا این‌که برخی از مخالفان فلسفه و اخباریون (استرآبادی، ۱۴۲۶: ۵۳۵‌) علیه بزرگانی مانند ابن‌سینا (طبرسی، ۱۳۷۲: ج‌۶، ۲۷۰)، ابن‌ادریس حلی، علامه حلی و وحید بهبهانی به رویاهایی که از نظر آن‌ها صادقه بوده استناد جسته‌اند؛ در حالی که در تأیید این بزرگان رویاهای صادقه دیگری از طرف علمای موافق آن‌ها ارائه شده است (افندی اصفهانی، ۱۴۱۰: ۱۶۹؛ مازندرانی، ۱۴۱۶: ج‌۶، ۱۷۸).
آیت‌الله جوادی آملی نیز در عدم حجیت خواب در مباحث علمی و اعتقادی می‌نویسد:
شاید سرّش آن باشد که در آن صورت حدّ و مرزی برای رویا و مکاشفات عرفانی وجود نمی‏داشت و هر کس هرچه می‏خواست در عالم رویا می‏دید یا در عالم مکاشفه مشاهده می‏کرد؛ از امور ساده‏ای مثل این‌که فلانی باید فلان مبلغ را به فلان کس بدهد؛ فلانی باید فلانی را به عقد خود درآورد یا به عقد فلانی درآید یا… گرفته تا امور مهمی مانند ادعای نیابت و سفارت از حضرت بقیه‌الله _ ارواحنا فداه _ و… . در نتیجه بسیاری از امور، واجب و بسیاری دیگر حرام می‏شدند و الزامات و التزامات فراوانی پدید می‏آمدند و راهی برای نفی و اثبات آن‏ها نبود و خلاصه، سنگی روی سنگی بند نمی‏شد؛ در حالی که معیار الزامات و التزامات فقهی در عصر غیبت آن است که دیگران راه عالمانه‏ای برای اثبات یا نفی آن داشته باشند و این، راهی جز استناد و اتکا به ادله اربعه (کتاب، سنت، عقل و اجماع) در استنباطات فقهی ندارد. (جوادی آملی، ۱۳۸۸الف: ج۶، ۱۴۱)
مطلق یا مقید بودن عدم حجیت رویا
ظاهر ادله و کلام علما در عدم حجیت رویا به صورت مطلق است که شامل عمومیت در موارد ذیل است:
الف) افراد مختلف اعم از عالم و غیرعالم؛
ب) تمام مسائل دینی اعم از فقهی و عقیدتی؛
ج) همه ادوار، چه دوران حضور معصوم(ع) و چه دوران غیبت؛
د) بین دیدن معصوم(ع) و گرفتن دستور یا پاسخی از ایشان، با دیگر افراد تفاوتی نیست.
اما ممکن است در این‌جا دو اشکال به ذهن برسد و گمان شود برخی از روایات و وقایع تاریخی، عدم حجیت رویا را قید زده و بیان‌گر این است که اگر یکی از معصومان(ع) در خواب دیده شد و سخنی را مطرح کردند، به صدور از جانب آن‌ها یقین پیدا کنیم و همان‌گونه که واجب است به دستورات آن‌ها در بیداری عمل شود، باید به این دستور نیز عمل کنیم. به دیگر سخن، رویا نمی‌تواند ملاک کشف حقیقت باشد، مگر زمانی که یکی از معصومین(ع) در خواب دیده شود.
اشکال اول به عمومیت و اطلاق عدم حجیت
در اثبات این ادعا که به صرف دیدن یکی از معصومان(ع) می‌توان ادعا کرد رویا،
صادقه و کلام آن معصوم برای ما حجت است، به این نوع از روایات تمسک شده است. رسول خدا(ص) فرمود:
مَنْ رَآنِی فِی الْمَنَامِ فَقَدْ رَآنِی فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ‏ بِی‏ فِی نَوْمٍ وَ لَا یَقَظَهٍ وَ لَا بِأَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه؛ (هلالی، ۱۴۰۵: ج‏۲، ۸۲۳)
کسی که مرا در خواب ببیند، مرا دیده است؛ چرا که شیطان نمی‌تواند در خواب و بیداری، به صورت من یا اوصیای من تا قیامت ظاهر شود.
به عبارت دیگر، روایاتی مانند: «ان الشیطان لا یتمثل بی» (همو) و «کلامنا فی النوم مثل کلامنا فی الیقظه» (کشی، ۱۴۰۹: ج‏۲، ۸۴۴)، قیدی بر عمومیت نفی بهره‌گیری از رویا در مسائل دینی است و اگر استنباط حکم شرعی به سبب دیدن یک غیرمعصوم باشد، باطل است. اما اگر در رویا، یکی از ائمه(ع) را دیدیم و حکم را از آن‌ها اخذ کردیم، ایرادی ندارد؛ زیرا در اصل، استنباط حکم به واسطه کلام معصوم(ع) بوده است.
با این بیان، حدیث «إِنَّ دِینَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَعَزُّ مِنْ أَنْ یُرَى فِی النَّوْمِ»، عمومیت نفی بهره‌گیری از رویا و خواب را نداشته و همان‌گونه که از روایات و گزارش‌های تاریخی به دست می‌آید، اهل‌سنت معتقد بودند پیامبر اکرم(ص) تشریع اذان را با تمسک به رویای عبدالله بن زید انجام داده است (مجلسی، ۱۴۰۴: ج۱۵، ۴۶۹) و امام صادق(ع) به استنباط احکام به صورت تأسیسی و توسط رویا از غیرمعصوم اشکال کرده است.
این بیان را می‌توان در کلمات علامه مجلسی به دست آورد، اگرچه خود این توجیه را نمی‌پذیرد. ایشان می‌گوید:
و یمکن أن یخص بابتداء شرعیتها و رأیت فی بعض أجوبه العلامه عما سئل عنه، تجویز العمل بما یسمع فی المنام عن النبی و الأئمه(ع) إذا لم یکن مخالفاً للإجماع لما روى من أن الشیطان لا یتمثل بصورتهم و فیه إشکال؛ (همو)
و امکان دارد این نهی مربوط به وقتی باشد که فرد از طریق رویا بخواهد حکمی را تأسیس کند؛ اما اگر کشف از حکم باشد ایرادی ندارد. و در برخی از پاسخ‌های علامه حلی چنین به نظر می‌رسد که عمل به دستور داده شده در خواب را جایز می‌دانند، البته به این شرط که با اجماع و احکام دین تنافی نداشته باشد. و علت بیان این مطلب روایتی است که می‌فرماید: شیطان نمی‌تواند در قالب رسول خدا و ائمه(ع) ظاهر شود. البته این کلام اشکالاتی دارد و نمی‌توان آن را پذیرفت.
پاسخ
۱٫ این دسته از روایات خبر واحد هستند
این پاسخ را علمایی همچون شیخ مفید (کراجکی، ۱۴۱۰: ج‏۲، ۶۴)، سید مرتضی (۱۹۹۸: ج‏۲، ۳۹۳)، نراقی (۱۳۸۸: ج‏۱، ۳۳۵) و علامه مجلسی (۱۴۰۳: ج۵۸، ۲۳۸) بیان کرده‌اند که بنابر خبر واحد بودن این دسته از روایات، نمی‌توان به مفاد آن در اثبات اصول عقاید توجه و عمل نمود. شیخ مفید می‌گوید:
و جمیع هذه الروایات أخبار آحاد. (کراجکی، ۱۴۱۰: ج‏۲، ۶۴)
بر خلاف نظریات ذکر شده، محدث نوری این دسته از روایات را از جمله اخبار متواتر می‌داند (نک: نوری طبرسی، ۱۴۲۹: ج۴، ۲۱۲ و ۲۳۲). البته احتمال دارد مراد محدث نوری از تواتر همان استفاضه باشد؛ چرا که برخی از اخباریون تفاوتی میان معنای تواتر و استفاضه قائل نبوده و در صورت تعدد اَسناد در یک روایت، آن را به عنوان متواتر نقل می‌کرده‌اند (نک: میرداماد، ۱۳۱۱: ۱۲۳).
برخی دیگر اگرچه روایت را متواتر ندانسته‌اند، اما بر آن اعتماد کرده و در احتجاج و استدلال خود از آن بهره گرفته‌اند. برای مثال، شیخ صدوق در مقام رد نظریه اسماعیلیه، ایجادتخیل شیطان در قالب اسماعیل را دلیل عدم امامت او دانسته و چنین می‌گوید:
وَ قَدْ رُوِیَ‏ أَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ فِی صُورَهِ نَبِیٍّ وَ لَا فِی صُورَهِ وَصِیِّ نَبِیٍّ… فکیف یجوز أن ینص علیه بالإمامه مع صحه هذا القول منه فیه؛ (صدوق، ۱۳۹۵: ج۱، ۷۰)
و روایت شده است که شیطان نمی‌تواند به صورت نبی یا وصی نبی خود را تجسم دهد؛ پس چگونه قائل به امامت اسماعیل شویم، در حالی که شیطان برای انحراف در شیعیان، خود را به ظاهر اسماعیل درمی‌آورد؟!
همچنین امین‌الاسلام طبرسی در تنزیه مقام حضرت سلیمان گفته است:
و لا أن یمکن الشیطان من التمثل بصوره النبی؛ (طبرسی، ۱۳۷۲: ج‏۸، ۷۴۳)
و امکان ندارد که شیطان در قالب نبی رخ بنماید.
بررسی پاسخ اول: مفاد دوازده روایت نقل شده در منابع شیعی و در باب عدم تمثل شیطان به صورت حجت الهی را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
۱٫ عدم تمثل شیطان در بیداری برای افرادی که آن حجت الهی را درک کرده‌اند؛ یعنی شیطان نمی‌تواند در قالب یکی از حجج الهی درآمده و به زبان او برای مردم سخن بگوید تا باعث انحراف آنان شود.
۲٫ عدم تمثل در خواب، اما برای کسانی است که این حجت الهی را درک کرده‌اند. به عبارتی چون او را درک نموده‌اند وچهره اش را می‌شناسند، شیاطین نمی‌توانند برای آن‌ها شبهه ایجاد کنند.
۳٫ عدم تمثل برای کسانی که حجت الهی دیده شده در رویا را ندیده‌اند وچهره‌اش را نمی‌شناسند (صدوق، ۱۴۱۳: ج۲، ۵۸۵؛ همو، ۱۳۷۸: ج۲، ۲۵۸).
به دلیل این‌که مورد سوم محل نزاع است، به نقل روایت آن می‌پردازیم:
وَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع)‏ أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ خُرَاسَانَ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! رَأَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) فِی الْمَنَامِ کَأَنَّهُ یَقُولُ لِی: کَیْفَ أَنْتُمْ إِذَا دُفِنَ فِی أَرْضِکُمْ بَضْعَتِی وَ اسْتُحْفِظْتُمْ وَدِیعَتِی وَ غُیِّبَ فِی ثَرَاکُمْ نَجْمِی. فَقَالَ لَهُ الرِّضَا(ع): أَنَا الْمَدْفُونُ فِی أَرْضِکُمْ وَ أَنَا بَضْعَهٌ مِنْ نَبِیِّکُمْ وَ أَنَا الْوَدِیعَهُ وَ النَّجْمُ أَلَا فَمَنْ زَارَنِی وَ هُوَ یَعْرِفُ مَا أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ حَقِّی وَ طَاعَتِی فَأَنَا وَ آبَائِی شُفَعَاؤُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ مَنْ کُنَّا شُفَعَاءَهُ نَجَا وَ لَوْ کَانَ عَلَیْهِ مِثْلُ وِزْرِ الثَّقَلَیْنِ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ أَبِیهِ(ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) قَالَ: مَنْ رَآنِی فِی مَنَامِهِ فَقَدْ رَآنِی لِأَنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَتَمَثَّلُ‏ فِی‏ صُورَتِی وَ لَا فِی صُورَهِ أَحَدٍ مِنْ أَوْصِیَائِی وَ لَا فِی صُورَهِ وَاحِدَهٍ مِنْ شِیعَتِهِمْ وَ إِنَّ الرُّؤْیَا الصَّادِقَهَ جُزْءٌ مِنْ سَبْعِینَ جُزْءاً مِنَ النُّبُوَّهِ؛ (همو: ۵۸۵؛ همو، ۱۳۷۶: ۶۵)
حسن بن علیّ بن فضّال از امام هشتم ابو الحسن على بن موسى الرضا(ع) روایت
کرده است که مردى از اهل خراسان به آن امام عرض کرد: اى پسر رسول خدا، من
رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که گویا به من می‌فرمود: چگونه خواهید بود زمانى
که پاره‏اى از تن من در سرزمین شما مدفون شود و شما نگهبان ودیعه من باشید و
ستاره من در خاک شما روى بپوشاند؟ امام رضا(ع) به او فرمود: آن مدفون در زمین شما منم. و پاره تن پیمبر شما منم. و آن ودیعه و آن ستاره منم. آگاه باشید که هر کس مرا زیارت کند و آن‌چه را از حق من و طاعت من که خداى عز و جل واجب ساخته است بشناسد، من و پدرانم روز قیامت شفیع او خواهیم بود و کسى که ما شفیعان او باشیم نجات خواهد یافت، اگرچه به اندازه گناه ثقلین و جن و انس را بر دوش داشته باشد. و پدرم از جدم از پدرش(ع) براى من حکایت کرد که رسول خدا(ص) فرمود: کسى که مرا در خواب ببیند، به حقیقت مرا دیده است؛ زیرا شیطان به صورت من و به صورت یکى از اوصیای من و به صورت یکى از شیعیان ایشان درنمى‏آید و رویاى صادقه جزئى از هفتاد جزء نبوت است.
طریق شیخ صدوق به حسن بن علی بن فضال چنین است:
و ما کان فیه عن الحسن بن علیّ بن فضّال فقد رویته عن أبی _ رضی اللّه عنه _ عن سعد بن عبد اللّه، عن أحمد بن محمّد بن عیسى، عن الحسن بن علیّ بن فضّال‏. (همو، ۱۴۱۳: ج‏۴، ۴۹۶)
این روایت در کتابی دیگر از شیخ صدوق بدین سند ذکر شده است:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(ع). (همو، ۱۳۷۸: ج‏۲، ۲۵۸؛ همو، ۱۳۷۶: ۶۵)
اگرچه به دلیل کثرت نقل و تعدد اسناد در میان شیعه و سنی، کلیت عدم تمثل شیطان
در قالب حجت الهی را متواتر می‌دانیم، اما این سخن بدان معنا نیست که تمام مفاد روایات متعدد را می‌پذیریم؛ بلکه در بحث تواتر معنوی، به قدر متیقن برگرفته از روایات تمسک می‌کنند (عاملی، ۱۴۲۳: ۵۸ و ۶۱؛ جدیدنژاد، ۱۴۲۲: ۱۴۶). با این توصیف آن‌چه از روایات
ذکر شده در منابع شیعی و اهل سنت به دست می‌آید، اثبات تواتر عدم تمثل شیطان به صورت چهره حقیقی رسول خدا(ص) و دیگر حجج الهی برای کسانی است که ایشان را به چشم دیده‌اند.
روایت دسته سوم نیز از جمله اخبار واحدی است که به درجه استفاضه نمی‌رسد و محتوای آن را نمی‌توان به عنوان محتوای متواتر مد نظر قرار داد.
با این توصیف می‌توان میان نظر شیخ مفید و تابعین ایشان با دیدگاه محدث نوری
جمع کرد و بیان هر یک را به دو حیث صحیح دانست. اگر محتوای روایاتی که عدم تمثل شیطان برای کسانی که رسول خدا(ص) را ندیده‌اند مد نظر قرار دهیم، روایات واحد بوده که قرینه و شاهدی بر اعتبار نیز ندارد. از این‌رو در مسائل عقیدتی به کار نمی‌آید. همچنین اگر مراد، عدم تمثل شیطان در قالب حجج الهی و برای کسانی که ایشان را دیده‌اند باشد، روایات متواتر است.
۲٫ مراد دیدن چهره حقیقی حجت الهی است
آن‌چه از عبارت «رآنی» فهم می‌شود و بدان انصراف دارد، دیده شدن چهره رسول خدا(ص) است؛ یعنی ایشان فرموده است: «اگر کسی مرا ببیند و یقیین دارد که مرا دیده است، آن‌گاه القای شیطان نبوده است.»
محل بحث نیز در این جاست که در زمان ما ݢݢݢݢکسی نمی‌تواند ادعا کند چهره رسول خدا(ص) را دیده است تا قسمت دوم روایت برای او صادق باشد. از این‌رو با فرض پذیرش روایات عدم تمثل شیطان در چهره حجج الهی، قطع و یقین به حصول قسمت اول روایت _ یعنی دیدن چهره پیامبر(ص) _ حاصل نمی‌شود تا قسمت دوم را تمسک کنیم؛ به‌‌ویژه این‌که شیاطین می‌توانند القائات خود را به انسان‌ها وارد کرده آن‌ها را دچار شبهه نمایند (برای نمونه نک: انعام: ۱۲۱؛ حج:۵۲ – ۵۳؛ مجادله: ۱۰؛ انعام: ۱۱۲).
آیت‌الله جوادی آملی می‌گوید:
امّا مشکل این است که اغلب ما امامان معصوم(ع) را ندیده‏ایم و اگر صورتی نورانی در خواب ببینیم که صاحب آن ادعا کند که من امام هستم، چگونه او را بشناسیم؟ از کجا معلوم شیطانی که ادعای ربوبیت کرده، ادعای نبوّت و امامت نکند؟ (جوادی آملی، ۱۳۸۸ب: ۱۳۸)
۳٫تجربیات مخالف
در موارد متعددی اتفاق افتاده است که در میان علمای فرق مختلف شیعه و اهل‌سنت، سخنانی به رسول خدا(ص) نسبت داده می‌شود که مخالف با یکدیگرند و این مطلب گویای عدم اعتماد به دیده شدن یک چهره به نام معصوم(ع) است و نمی‌توان به راحتی به رویای خود تمسک کرد. از طرفی اهل‌سنت رویاهایی را نقل می‌کنند که بر رضایت رسول خدا(ص) از خلافت ابوبکر و عمر دلالت دارد (برای مطالعه رویاهای باطل اهل‌سنت نک: عسقلانی، ۱۴۱۵:ج‏۶، ۲۱۷؛ بیهقی، ۱۴۰۵: ج‏۷، ۷؛ اندلسی، ۱۴۱۸: ج۱، ۲۶۳). شیعیان نیز رویاهای مقابل آن را ذکر می‌کنند. شیخ مفید به این مطلب اشاره کافی داشته و به نقل از یکی از مستبصران اهل‌سنت نقل می‌کند که پیش از شیعه شدن، مکرر رسول خدا(ص) را در خواب می‌دیده که خلیفه اول و دوم را تأیید می‌کرده است؛ اما پس از تشیع، رویاهایی خلاف آن را می‌دیده که رسول خدا(ص) به غاصب بودن آن دو اشاره فرموده است (کراجکی، ۱۴۱۰: ج‏۲، ۶۵). این‌گونه رویا‌ها به صراحت بیان می‌کند که شیاطین می‌توانند برای کسانی که رسول خدا و دیگر معصومین(ع) را ندیده‌اند چهره‌سازی کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *