یاحسین

زینب سلام الله علیها

به این بانوی بزرگوار فکر می کنم ،الان در چه شرایطی در شام هست؟

چندین زن و بچه اسیر و برادر زاده ،خواهر برادر از دست داده !

نماز شب ها چطور می خواند ،بر مزار رقیه می رفته زنها را آروم می کرده..

با خدا راز و نیاز می کرده .برای برگشت به کربلا بی قرار بوده

هر روز صحنه ای که در تل زینبیه دیده به خاطر می آورده و اشک می ریخته!

صبح شام پر از غم درد بوده ولی جلوی دشمنان قوی بوده و صبور

غروب شام زمان نماز مغرب زمین غبار گرفته و خورشید بی رمق را حس می کرده.

شب موقع نماز شب در قنوت برای همه مسلمین و شهدای کربلا دعا می کرد

می دانست برادرش حسین صدایش را می شنود اشکهایش را می بیند .

بعد نماز گفت:یا رسول خدا !درست گفتی بوزینه ها از منبر من بالا رفتند .

وای وای از این بوزینه های امیه….

رسول خدا ما منتظریم منتظر منقم حسین …………….

https://www.aparat.com/v/b41d6u1

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *