سلام خانم !امروز اجازه همراهی به من می دهید ؟
خانم برادر گرامیتان حسن بن علی علیه السلام درخواست کردند
که شما به دیدنشان بروید .با هم برویم.
لباس می پوشیم با خانم به دیدن برادر می رویم در آن منزل با دیدن برادر خانم
آشفته شدن ..حال برادر بد بود دهان خونی رنگ زرد و جسم بیمار برادر
باعث شد خانم گریه کنند.من این صحنه را میدیدم و آقا فرمودن:صبور باش
تو از شجره نبوت هستی .باید به شهادت ما صبر کنی .
از آینده گفتند و دستور دادند که سخت تر از شهادت من شهادت حسین هست!
از خدا بر آنروز برای تو صبر می خواهم ..وای برحسین میبینم جنازه او بر زمین
داغ افتاده و گریه می کنند .وادامه میدهند:ولی خواهرم اسلام با خون حسین
زنده می ماند و تو آنروز رسالت مهمی داری و خیلی سختی خواهی کشید.
من با بانو بالای سر آقا حسن بن علی ماندیم تا آقا شهید شد
وای بر دل زینب ……وای بر من که میبینم مصیبت های زینب را…………