صبر

امروز صبح که بیدار شدم پرده ها را کشیدم که نور را ببینم

با ناراحتی کنار میز رفتم صبحانه بخورم ولی بغض گلویم را گرفت برای

همه مشکلاتم ،گفتم :با خودم عهد کردم توی این محرم صبور باشم.

باید توی این دنیای وانفسا درون خودم غرق نشوم .توسل کنم.

یا زینب کمکم کن

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *